گرامیداشت روز پدر

داشتن پدر و مادر یکی از نعمتهای بزرگی است که باید قدر آنها را دانست و با حفظ احترام شان، محبتهای بی کران آنها نسبت به خودمان را جبران کنیم. در تقویم ما دو روز را به به نام آنها نامگذاری کرده اند. روز تولد حضرت علی (ع) را به نام روز مرد و روز پدر نامیده اند و روز تولد حضرت زهرا (س) را به نام روز مادر و روز زن می شناسیم. در این روزها، مثلا در گرامیداشت روز پدر، معمول است که کادوی روز پدر را تهیه می کنند و در قالب یک دورهمی محبت آمیز ساعات خوبی را با هم سپری می کنند. در این روزها ارسال متن تبریک هم مرسوم شده است چرا که سبک زندگی ها متفاوت شده است و شاید دغدغه کاری و زندگی اجازه دورهم بودن را ندهد. متن کوتاه برایتبریک روز پدر   و مادر یکی از مهمترین متن هایی است درقالب این مقاله به سمع شما عزیزانم می رسانم و امیدوارم مورد رضای شما عزیزان واقع گردد.

شنیدن صـــــــدای قلب کسی که دوستــــــش داری
زیبــــــــــا‌ترین موسیقی دنیـــــاست…
پدر عزیز و همسر عزیزم دوستت دارم،

روزت مبارک ای پدر ای تاج سرم

پدر و مادرعزیزم بشنو این حرف فرزند و دلبند خویش را
تویی مایه بود و پیدایشم
کنارت به ناز و به آسایشم
پدر تکیه‌گاه وجود منی

مادر تو سرمایه هست و بود منی
پدرم، مادرم روزت مبارک

بهترین رفیق و شریک زندگی ام تویی

اگر نباشی پدرم و مادرم

دلم که هیچ

دنیا هم برام تنگ می‌شود.

اشعار زیبا برای روز پدر

"خیال پدر"

شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال

خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود

در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت

رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود

در عالم خیال به چشم آمدم پدر

کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

موی سیاه او شده بود اندکی سپید

گویی سپیده از افق شب دمیده بود

یاد آمدم که در دل شبها هزار بار

دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

از خود برون شدم به تماشای روی او

کی لذت وصال بدین حد رسیده بود

چون محو شد خیال پدر از نظر مرا

اشکی به روی گونه زردم چکیده بود

پدر قنوت گرفته تو را برای خدا

بگو که یک شبه مردی شدی برای خودت
و ایستاده ای امروز روی پای خودت

نشان بده به همه چه قیامتی هستی
و باز در پی اثبات ادعای خودت

از آسمانیِ گهواره روی خاک بیفت
بیفت مثل همه مردها به پای خودت

پدر قنوت گرفته تو را برای خدا
ولی هنوز تو مشغول ربّنای خودت

که شاید آخر سیر تکامل حَلق ات
سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت

یکی به جای عمویت که از تو تشنه تر است
یکی به جای رباب و یکی به جای خودت

بده تمام خودت را به نیزه ها و بگیر
برای عمه کمی سایه در ازای خودت

و بعد، همسفر کاروان برو بالا
برو به قصد رسیدن، به انتهای خودت

و در نهایت معراج خویش می بینی
که تازه آخر عرش است، ابتدای خودت

سه روزِ بعد، در افلاک دفن خواهی شد
کنار قلب پدر، خاک کربلای خودت

 ( از سهراب سپهری )

تنظیم از: عمادالدین مهرانی